جدول جو
جدول جو

معنی ته دونه - جستجوی لغت در جدول جو

ته دونه
بوته ای است که میوه اش قرمز رنگ، شیرین و بسیار خوش مزه است
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ته دوزی
تصویر ته دوزی
ته بندی و به هم دوختن اوراق کتاب یا دفتر با نخ یا مفتول
فرهنگ فارسی عمید
(تَ دَ رِ)
دهی از دهستان طارم علیاست که در بخش سیردان شهرستان زنجان واقع است و 238 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(چِ نَ / نِ)
مرکب از ’چه’ ادات استفهام + ’قسم’، به چه کیفیت ؟ چگونه ؟ چطور؟
لغت نامه دهخدا
(تَهْ)
در اصطلاح صحافان، دوختن ورقهای کتاب از سوی انسی به یکدیگر. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). رجوع به ته بندی و ته و دیگر ترکیبهای این کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(تَهْ نَ / نِ)
مکانی که در زیرزمین سازند و در ایام گرما، در آنجا نشینند، به عربی آن را مطموره و به فارسی نهانخانه نیز گویند. (آنندراج). زیرزمین. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زیرزمین و غار و مغاره. (ناظم الاطباء) : نواب معزی الیه که از ترس گلولۀ توپ، ته خانه ای بجهت خود از حفاران کنده و در آنجا مقیم بود. (مجمل التواریخ گلستانه) ، آخرین اسباب کم ارز خانه. آنچه باقیمانده است از چیزهای کم بها بعد از فروش اسباب خانه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ته و ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره گزنه ها که دو پایه و علفی و یک ساله است. ارتفاعش بین 1 تا 2 متر و گاهی هم بیشتر است. دارای گونه های مختلف و بویش قوی و نامطبوع است. برگهای این گیاه متقابل و دارای 5 تا 7 لوب عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز می باشد، گلهای نر شاهدانه به صورت مجتمع و به طور آویخته بر روی برگها خارج می شود در قسمت انتهایی آن قرار دارد. در هر گل نر 5 پرچم موجود است. گلهای ماده بدون دمگل مشخصی در بغل گوشوارک های شبیه برگ قرار گرفته اند میوه شاهدانه فندق سیاه یا قهوه یی رنگ است و محتوی یک دانه تقریبا بدون آلبومن است. منشا اصلی این گیاه آسیاست ولی امروزه در اکثر نقاط معتدل و گرم کشت می شود. از گونه های مختلف شاهدانه الیاف قابل استفاده در نساجی بدست میظید. از دانه شاهدانه نیز روغنی با بوی قوی و نامطبوع حاصل می گردد که به مصرف تهیه صابونهای نرم و سوخت می رسد از نظر درمانی سر شاخه های گلدار یا میوه دار این گیاه مورد استفاده است. مخلوطی از برگهای کوبیده آن و شاخه گلدار وی که به هم فشرده است و به علت دارا بودن صمغ بهم چسبیده اند بنام بنگ به بازار عرضه می شود سابقا بنگ به مصرف تدخین می رسید ولی امروزه از آن مشروبات و داروهای مسکنی استفاده میکنند. از سرشاخه های این گیاه صمغ خاصی به صور می آید که به نام چرس موسوم است و به صور مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. سر شاخه های گلدار بدون برگ به نام حشیش به بازار عرضه میشده و در مورد استفاده و تدخین قرار میگرفته است قنب شاهدانج شدانق قنب هندی شهدانق حشیشه الفقرا ورق الخیال جز اعظم. توضیح برخی کتب اشتباها کنف را مرادف با شاهدانه ذکر کرده اند در حالی که کنف گیاهی است از تیره پنیرکیان و مشابهتش با شاهدانه بعلت داشتن الیاف قابل استفاده در نساجی است. یا شاهدانه چینی. یکی از گونه های شاهدانه است که مانند شاهدانه هندی مورد استفاده قرار میگیرد و تقریبا همه خواص آن را دارد. میوه اش به رنگ مایل به سبز و شامل غشایی با شبکه سفید رنگ است قنب نیل قنابوس نقل خواجه شن قنبرا قنبیرا قنابس. یا شاهدانه صحرائی. کنف. یا شاهدانه کانادایی. شاهدانه هندی. یا شاهدانه مصری. کنف. یا شاهدانه هندی. شاهدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته دوزی
تصویر ته دوزی
بهم دوختن ورقهای کتاب بوسیله نخ یا سیم ته بندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته دوزی
تصویر ته دوزی
((تَ))
دوختن ورق های کتاب به وسیله نخ یا سیم
فرهنگ فارسی معین
برای تو
فرهنگ گویش مازندرانی
آرواره ی پایین
فرهنگ گویش مازندرانی
مال توست
فرهنگ گویش مازندرانی
سنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
ده دوکه
فرهنگ گویش مازندرانی
دانه ی توت نر که بی حاصل است
فرهنگ گویش مازندرانی
تمشک وحشی، تمشک، ساقه جوان تمشک که پس از پوست شدن قابل
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی ملخ
فرهنگ گویش مازندرانی
بی دانه، بی تخم، بدون هسته، در اصطلاح به انواع میوه های
فرهنگ گویش مازندرانی
برای تو، مال تو
فرهنگ گویش مازندرانی